کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شیر خدا شاه ولایت علی

    صیقلی شرک خفی و جلی

    روز احد چون صف هیجا گرفت

    تیر مخالف به تنش جا گرفت

    غنچه پیکان به گل او نهفت

    صد گل محنت ز گل او شکفت

    روی عبادت سوی محراب کرد

    پشت به درد سر اصحاب کرد

    خنجر الماس چو بید آختند

    چاک به تن چون گلش انداختند

    غرقه به خون غنچه زنگارگون

    آمد ازان گلبن احسان برون

    گل گل خونش به مصلا چکید

    گفت چو فارغ ز نماز آن بدید

    این همه گل چیست ته پای من

    ساخته گلزار مصلای من

    صورت حالش چو نمودند باز

    گفت که سوگند به دانای راز

    کز الم تیغ ندارم خبر

    گر چه ز من نیست خبردارتر

    طایر من سدره نشین شد چه باک

    گر شودم تن چو قفس چاک چاک

    جامی از آلایش تن پاک شو

    در قدم پاکروان خاک شو

    باشد ازان خاک به گردی رسی

    گرد شکافی و به مردی رسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha