کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل برد دگر به زنگ طفلان

    پیرانه سرم سوی دبستان

    اطفال به رنگ دسته ی گل

    آواز کشیده همچو بلبل

    با هم شده گرم نغمه و شور

    صف هاش چو تارهای طنبور

    ز ابروی ادیب جمله در تاب

    زان گه که تارها ز مضراب

    گویا شده از اعانت هم

    طفلان همه چون حروف معجم

    هر یک ز برای جان عشّاق

    افتاده ز طبع شوخ شلّاق

    چون خامه و نو بهار از آغاز

    هم شاخچه بند و هم سخن ساز

    شمعیست قلم لگن بنانش

    پروانه ز جان عاشقانش

    مقراض بود چو رحل طفلان

    دل بر سر او بجای قرآن

    خاموش کشیده صف چو دندان

    گویا چو زبان، ادیب ایشان

    آن دایره از خروش و غوغا

    چون چنبر دف به چشم دانا

    چون سنخ بتان به شوخی خاص

    هر یک شده نغمه سنج و رقّاص

    آن طفل که برده است هوشم

    زین شوق که پا نهد به دوشم

    چون رحل برای پله گشتن

    شد قفل بهم دو پنجه ی من

    کی رحم کند بخاطرش راه

    پروای فلک ندارد آن ماه

    باشد ز وطن بریده را حال

    چون چوب ادیب نزد اطفال

    در مکتب عشق تا که هستم

    هستند همه پی شکستم

    تا گرم اعاده ی سبق شد

    چون غنچه دلم ورق ورق شد

    اسباب نوشتنش مرتب

    هم رنگ دوات سرخیش لب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha