ملا مسیح پانی پتی
رامایانا | رام و سیتا
فرستادن راون، اندرجت پسر بزرگ خود را به جنگ هنونت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک اسپه تاخت اندرجت به میدان نکرده التفات فوج چندان نخستین چون حریف خویش را دید نکرده جنگ شرح حال پرسید بگو نام و نشان خویش با ما به پای خود اجل آوردت ای نجا جوابش داد شیر اژدها زور که خورشیدم چه پرسی موشک کور اگر پنجه زنم در جیب افلاك چو دامان دل عاشق کنم چاك و گر چوگان کنم پای فلک مال زمین غلطان شود چون گوی اطفال به دریا گر نمایم کینه خواهی ز بی آبی بمیرد تشنه ماهی شود میزان بازویم چو طیار به خشخاشی نسنجد کوه را بار پی آن آمدم اکنون پس از دیر که با راون زنم لنکا زبر زیر بپیچیدند با هم آن دو تننین زند بر هم چو کشتیهای سنگین تو گویی کوه بر کوه گران خورد و یا خود آسمان بر آسمان خورد بسی مردی و کوششها نمودند امید و بیم را در می گشودند ز جنگش دیو را بس حیرت افزود که آن شیر ژیان رویین تنی بود نبودی ممکن از آتش گزندش بر آن شد تا کند بند از کمندش ملا مسیح پانی پتی