فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۸۱: اگر مرد خردمندی تو را فرزانگی باید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر مرد خردمندی تو را فرزانگی باید وگر همدرد مجنونی غم دیوانگی باید رفیقی بایدم همدم، به شادی یار و در غم هم وزین خویشان نامحرم مرا بیگانگی باید من و گنج سخن سنجی که کنجی خواهد و رنجی چو من گر اهل این گنجی تو را ویرانگی باید چو زد دهقان زحمتکش به کشت عمر خود آتش تو را ای مالک سرکش جوی مردانگی باید قناعت داده دنیا را گروه بی سر و پا را چرا با این غنا ما را، غم بی خانگی باید در این بی انتها وادی، چو پا از عشق بنهادی به گرد شمع آزادی، تو را پروانگی باید فرخی یزدی