غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۹: ای به صدمه ای آهی بر دلت ز ما باری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای به صدمه ای آهی بر دلت ز ما باری اینقدر گران نبود ناله ای ز بیماری وه که با چنین طاقت راه بر دم تیغ ست پای برنمی تابد رنج کاوش خاری در جنون به من ماناست گر ز عجز خون گردد ناله ای که برخیزد از دل گرفتاری غم چه درربود از ما اینک آنچه بود از ما سینه ای و اندوهی خاطری و آزاری ای فنا دری بگشا بو که در تو بگریزد هم ز خلق نومیدی هم ز خویش بیزاری بهره از وجودم نیست زین کشش گشودم نیست پا و داغ رفتاری دست و حسرت کاری ناز مؤمن و کافر بر چه دستگاه آخر سبحه ای و مسواکی، قشقه ای و زناری بر جنون صلایی زن عقل را قفایی زن داده ای ز نامردی سر به بند دستاری شوخی شمیمش بین جنبش نسیمش بین غنچه راست آهنگی سرو راست رفتاری کاش کان بت کاشی درپذیردم غالب بنده توام گویم گویدم ز ناز آری غالب دهلوی