غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۶: اندوه پرافشانی از چهره عیانستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اندوه پرافشانی از چهره عیانستی خون ناشده رنگ اکنون از دیده روانستی غم راست به دلسوزی سعی ادب آموزی انداختگانش را اندازه نشنانستی صد ره به هوس خود را با وصل تو سنجیدم یک مرحله تن وانگه صد قافله جانستی ذوق دل خودکامش دریاب ز فرجامش هر حلقه گلدامش چشمی نگرانستی رو تن به خرابی ده تا کار روان گردد طوفانزده زورق را هر موج عنانستی چشمی که بها دارد هم رو به قفا دارد خود نیز رخ خود را از حیرتیانستی جان باغ و بهار اما در پیش تو خاکستی تن مشت غبار اما در کوی تو جانستی راز تو شهیدان را در سینه نمی گنجد هر سبزه درین مشهد مانا به زبانستی ساقی به زرافشانی دانم ز کریمانی پیمانه گرانتر ده گر باده گرانستی فیض ازلی نبود مخصوص گروهی را حرفی ست که می خوردن آیین مغانستی هم جلوه دیدارش در دیده نگاهستی هم لذت آزارش در سینه روانستی غالب سر خم بگشا پیمانه به می درزن آخر نه شب ماهست گیرم رمضانستی غالب دهلوی