غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۹: حق که حقست سمیع ست فلانی بشنو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حق که حقست سمیع ست فلانی بشنو بشنو گر تو خداوند جهانی بشنو لن ترانی به جواب ارنی چند و چرا؟ من نه اینم بشناس و تو نه آنی بشنو سوی خود خوان و به خلوتگه خاضم جا ده آنچه دانی بشمار آنچه ندانی بشنو پرده ای چند به آهنگ نکیسا بسرای غزلی چند به هنجار فغانی بشنو لختی آیینه برابر نه و صورت بنگر پاره ای گوش به من دار و معانی بشنو هر چه سنجم به تو ز اندیشه پیری بپذیر هر چه گویم به تو از عیش جوانی بشنو داستان من و بیداری شبهای فراق تا نخسبی و به پاسم ننشانی بشنو چاره جو نیستم و نیز فضولی نکنم من و اندوه تو چندان که توانی بشنو زین که دیدی به جحیمم طلب رحم خطاست سخنی چند ز غمهای نهانی بشنو نامه در نیمه ره بود که غالب جان داد ورق از هم در و این مژده زبانی بشنو غالب دهلوی