غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۸: طاق شد طاقت ز عشقت بر کران خواهم شدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طاق شد طاقت ز عشقت بر کران خواهم شدن مهربان شو ور نه بر خود مهربان خواهم شدن خار و خس هرگه در آتش سوخت آتش می شود مردم از ذوق لبت چندان که جان خواهم شدن در تبند از تاب رشک طاقت نظاره ام خوش بیا کامشب بهشت دشمنان خواهم شدن محو گشتم در تغافل برنتابم التفات گر به چشمم جا دهی خواب گران خواهم شدن آبم از شرم وفا و از خودم پا در گل ست تا نپنداری که از کویت روان خواهم شدن پیش خود بسیارم و بسیار مشتاق توام تا کجا صرف گداز امتحان خواهم شدن گرم باد از نغمه بزم دعوت بال هما ساز آواز شکست استخوان خواهم شدن با هوس خویش ست حسن و از وفا بیگانه است مهر کم کن ور نه بر خود بدگمان خواهم شدن بس که فکر معنی نازک همی کاهد مرا شاهد اندیشه را موی میان خواهم شدن لذت زخمم چو خون غالب در اعضا می دود رنج اگر اینست راحت را ضمان خواهم شدن غالب دهلوی