غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۲: رفت بر ما آنچه خود ما خواستیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفت بر ما آنچه خود ما خواستیم وایه از سلطان به غوغا خواستیم دیگران شستند رخت خویش و ما تری دامن ز دریا خواستیم دانش و گنجینه پنداری یکی ست حق نهان داد آنچه پیدا خواستیم چون به خواهش کارها کردند راست خویش را سرمست و رسوا خواستیم غافل از توفیق طاعت کان عطاست مزد کار از کارفرما خواستیم گر گنهکاریم واعظ گو مرنج خواجه را در روضه تنها خواستیم سینه چون تنگست پر خون بود دل دیده خونابه پالا خواستیم رفت و باز آمد هما در دام او باز سر دادیم و عنقا خواستیم هم به خواهش قطع خواهش خواستند عذر خواهشهای بیجا خواستیم قطع خواهشها ز ما صورت نداشت همت از غالب همانا خواستیم غالب دهلوی