غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۳: درد ناسازست و درمان نیز هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درد ناسازست و درمان نیز هم دهر بی پروا و یزدان نیز هم اجر ایمان سود دانش گو مده آن که دانش داد و ایمان نیز هم شه ز بزمم گر براند غم کراست؟ فارغم از ننگ حرمان نیز هم طاعتم می نگذرد اندر خمار نیست باقی ذوق عصیان نیز هم عشق و آن گه استعارات دروغ ای دژم زخم و نمکدان نیز هم من که هر دم بی اجل میرم همی می توانم زیست بی جان نیز هم رفته است از دل نشاط بزم و باغ وان هوای ابر و باران نیز هم خامشی تنها نه جان را می گزد این نواهای پریشان نیز هم آن که پندارند حافظ بوده است غالب آشفته بود آن نیز هم غالب دهلوی