غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۰: دل در غمش بسوز که جان می دهد عوض
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل در غمش بسوز که جان می دهد عوض ور جان دهی غمی به از آن می دهد عوض فارغ مشو ز دوست به می در ریاض خلد از ما گرفت آنچه همان می دهد عوض داغم از آن حریف که چون خانمان بسوخت چشمی به سوی در نگران می دهد عوض سرمایه خرد به جنون ده که این کریم یک سود را هزار یان می دهد عوض نبود سخن سرایی ما رایگان که دوست دل می برد ز ما و زبان می دهد عوض از هر چه نقش وهم و گمان است در گذر کو خود برون ز وهم و گمان می دهد عوض آن را که نیستی نظر از ماه و مشتری چشم سهیل و زهره فشان می دهد عوض نازم به دست سبحه شماری که عاقبت شوقش کف پیاله ستان می دهد عوض آه از غمش که چون ز دل آرام می برد ناسازیی ز همنفسان می دهد عوض پاداش هر وفا به جفای دگر کند غالب ببین که دوست چه سان می دهد عوض غالب دهلوی