غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۸۲: غبار طرف مزارم به پیچ و تابی هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غبار طرف مزارم به پیچ و تابی هست هنوز در رگ اندیشه اضطرابی هست به بانگ صور سر از خاک برنمی دارم هنوز در نظرم چشم نیم خوابی هست ز سردی نفس نامه بر توان دانست که نارسیده پیام مرا جوابی هست به هرزه جان به غلط دادم و ندانستم که یار دیرپسندی و زودیابی هست نظر فروز اداها به دشمن ارزانی به من سپار اگر داغ سینه تابی هست ز شوری نمک پرسش نهانی تست اگر مرا جگر تشنه عتابی هست خود اولین قدح می بنوش و ساقی شو که آخر از طرف تست گر حجابی هست مگر دهم جگر تشنه را دلی به دروغ نشان دهید به راهش اگر سرابی هست ز سردمهری ایام نیستیم نژند که در خرابه ما روی آفتابی هست بهار هند بود برشگال هان غالب در این خزانکده هم موسم شرابی هست غالب دهلوی