به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نشنیده ام مشکی چو آن زلف و نه جایی دیده امدر چین شنیدم مشک را در مشک چین نشنیده امشب در ثریا ماه را دیدم به یاد آمد مراروزی که اندر اشک خود عکس رخش را دیده امروز وداع آن پری کردم، وداع جان و دلدل رفت با او جان نرفت از جان به جان رنجیده ام
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.