کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای دریغا گر شبی او را نهان بگرفتمی
    یا دمی در خلوتش مست آنچنان بگرفتمی
    گر شبی در کوی وصل آن صنم ره بردمی
    از نشاط خرمی ملک جهان بگرفتمی
    پایگاهم از سپهر هفتمین برتر بدی
    گر سر آن طره عنبر فشان بگرفتمی
    ور زکار رفتن دلدار آگه بودمی
    راه گردون را به فریاد و فغان بگرفتمی
    ور زحال عزم آن دلبر خبر دادندمی
    برسر راه سفر او را عنان بگرفتمی
    ور کسی گفتی که با یارت بخواهد رفت دل
    با وی آن سرگشته را هم در زمان بگرفتمی
    کاشکی من راه سوی کاروان دانستمی
    تا دلم را در میان کاروان بگرفتمی
    گر سر بنگاه رخت آن صنم بگشودمی
    بس دل کم بوده را در آن میان بگرفتمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha