کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر طرّه‌ای به هوا فشان، ختنی ز مشک تر آفرین

    نگهی به آینه باز کن، گل عالم دگر آفرین

    «بیدل»

    ز طراز کهنه برون برآ

    به خرام نو هنر آفرین

    به ادای تازه سخن سرا

    ز نوای دل اثر آفرین.

    بِشِِکن سکوت گذشته را

    چو صدا برون قفس برآ

    ز شرار نالهٔ شعله‌زا-

    به چکامه بال و پر آفرین.

    غم خلق و تودهٔ ناتوان

    ز جفا و جور توانگران

    به سرشک دیدهٔ خون‌چکان

    بنویس و شعر تر آفرین.

    بگُذر ز دعوی کفر و دین

    ز تضاد منطق آن و این

    به اصالت بشری ببین

    به طبیعت بشر آفرین.

    بگذر ز صحبت ما و من

    ز حدیث تیرهٔ اهرمن

    تو به فکر روشن خویشتن

    ز شب سیه سحر آفرین.

    همه مست لذت جست‌و‌جو

    پی ارج گوهرِ آرزو

    بگذر ز شاهد شمع‌رو

    به زمین خود «قمر» آفرین.

    تو به عصر زندگی جوان

    چه زیی به طرز گذشتگان؟

    به فراز تربت مردگان

    ز نو عالم دگر آفرین.

    نزنم دگر سخنی مگر

    ز شرار سینهٔ رنجبر

    به صریر خامهٔ پُر هنر

    به ترانه‌ای شرر آفرین!

    کابل، دی ١۳۴۳

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha