کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بت نامهربانم کی ز حال من خبر دارد

    ز مهرش نگذرم یک ذره گر از من گذر دارد

    روم هر دم به یاد آتش رخساره اش از خود

    شکست رنگ من آهنگ پرواز شرر دارد

    خوشم چون شانه از مضمون فکر تام گیسویش

    که دامان خیالم رتبه ی جیب سحر دارد

    به راه انتظارش بسته ی محمل ناقه ی هوشم

    پریدن های رنگم ساز آهنگ سفر دارد

    به بزم وصل او شد جوهر دل عرض خاموشی

    به جز حیرت دگر آیینه ی ما کی هنر دارد؟

    به یک نیم نگه از نرگس شوخش مشو ایمن

    که قانون طلسمش ساز نیرنگ دگر دارد

    ببین آهنگ بال افشانی صید محبت را

    که از ذوق تپیدن بسمل او بال و پر دارد(۸)

    به کوه از تلخی هجران،چه غم فرهاد محزون را؟

    صدای تیشه اش چون نی ز شیرینی شکر دارد

    پریشانی نسازد کم سر مو خاطر جمعش

    اگر مجنون خیال زلف لیلی بیشتر دارد

    ز مهر عارض زلفش مرا این شبهه روشن شد

    که گر صد شام نومیدی است امید سحر دارد

    خوشا از مصرع سلطان او رنگ سخن طغرل

    (تو اکنون ناله کن بیدل که آهنگ اثر دارد)

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha