کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر گذشت آدم اندر شرق و غرب

    بهر خاکی فتنه های حرب و ضرب

    یک عروس و شوهر او ما همه

    آن فسونگر بی همه هم با همه

    عشوه های او همه مکر و فن است

    نی از آن تو نه از آن من است

    در نسازد با تو این سنگ و حجر

    این ز اسباب حضر تو در سفر

    اختلاط خفته و بیدار چیست

    ثابتی را کار با سیار چیست

    حق زمین را جز متاع ما نگفت

    این متاع بی بها مفت است مفت

    ده خدایا نکته ئی از من پذیر

    رزق و گور از وی بگیر او را مگیر

    صحبتش تا کی تو بود و او نبود

    تو وجود و او نمود بی وجود

    تو عقابی طایف افلاک شو

    بال و پر بگشا و پاک از خاک شو

    باطن «الارض ﷲ» ظاهر است

    هر که این ظاهر نبیند کافر است

    من نگویم در گذر از کاخ و کوی

    دولت تست این جهان رنگ و بوی

    دانه دانه گوهر از خاکش بگیر

    صید چون شاهین ز افلاکش بگیر

    تیشهٔ خود را به کهسارش بزن

    نوری از خود گیر و بر نارش بزن

    از طریق آزری بیگانه باش

    بر مراد خود جهان نو تراش

    دل به رنگ و بوی و کاخ و کو مده

    دل حریم اوست جز با او مده

    مردن بی برگ و بی گور و کفن

    گم شدن در نقره و فرزند و زن

    هر که حرف لااله از بر کند

    عالمی را گم بخویش اندر کند

    فقر جوع و رقص و عریانی کجاست؟

    فقر سلطانی است رهبانی کجاست؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha