صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۹۲۵: ما زمزمه عشق به بازار فکندیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما زمزمه عشق به بازار فکندیم ما شور درین قلزم زخار فکندیم طاس فلک از زمزمه عشق تهی بود ما غلغله در گنبد دوار فکندیم چون شانه رسیدیم به صدزخم نمایان تا دست در آن طره طرار فکندیم بس چشمه خون کز لب افسوس گشاید این پرده که از چهره اسرار فکندیم رنگینی ما مهر لب جوهریان شد آتش به دم سرد خریدار فکندیم آیینه بینایی ما عیب نما بود بر چهره خود پرده زنگار فکندیم بستیم لب از حرف حق از بیم حسودان خود را عبث از طاق دل دار فکندیم آیینه ما سیر نگردید ز دیدار چندان که نظر بر رخ دلدار فکندیم بار دل ما بود همان دوری منزل در منزل مقصود اگر بار فکندیم در بزم بزرگان نتوان کرد گرانی در پای خم می سر و دستار فکندیم صائب چه قدر سرمه توفیق کشیدیم کز پیش نظر پرده پندار فکندیم صائب تبریزی