صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۳۰: سنجد کسی که باده و تریاک را به هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سنجد کسی که باده و تریاک را به هم نسبت کند سخاوت و امساک را به هم پای مرا به دامن عزلت شکسته است بسته است آن که دامن افلاک را به هم دارم امیدها به گرستن که دست داد از گریه خوشه های گهر تاک را به هم پای چراغ را نبود بهره از چراغ خصمی است بخت و شعله ادراک را به هم غافل مشو چو لاله ز ادراک نشأتین یک کاسه ساز باده و تریاک را به هم عاجز ز خارزار علایق شدم، کجاست سیلی که آرد این خس و خاشاک را به هم؟ جز زلف دلفریب، که پیوند می دهد؟ چون تار سبحه صد دل غمناک را به هم صائب صفا کسی ز که دیگر طمع کند؟ خصمی است آب و آینه پاک را به هم صائب تبریزی