صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۸۲۲: آغاز خط مفارقت از یار می کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آغاز خط مفارقت از یار می کنم در نوبهار پشت به گلزار می کنم حرفی که از لب تو شنیدم چو طوطیان روزی هزار مرتبه تکرار می کنم بر دست کار رفته نباشد گرفت و گیر چون بهله دست در کمر یار می کنم هرگز به عاشقان نکند چشم نیمخواب نازی که من به دولت بیدار می کنم دندان مار را به نمد می توان کشید چون گل ملایمت به خس و خار می کنم هر نقش بد که رو دهد، از پاک گوهری بر خویشتن چو آینه هموار می کنم آورده ام ز هر دو جهان روی خود به دل در نقطه سیر گردش پرگار می کنم سنگین کند زگوش گران بار درد من صائب به هر که درد خود اظهار می کنم صائب تبریزی