صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۶۲۴: شفق آلود شراب است مگر دستارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شفق آلود شراب است مگر دستارم؟ که فتاده است به پا همچو سحر دستارم هیچ وقت از گرو باده نیامد بیرون از سر پنبه میناست مگر دستارم؟ چه کنی سرزنش من، که قضا می بندد هر گل صبح به عنوان دگر دستارم با دستان سر و دستار ز هم نشناسند ریشه چون صبح ندارد به جگر دستارم هیچ کس را گنهی نیست در آشفتن من خودبخود گشت پریشان چو سحر دستارم عشق از آن جوش که در مغز من انداخت، هنوز مضطرب چون کف دریافت به سر دستارم سر برون نازده از چاک گریبان وجود رفت بر باد فنا همچو شور دستارم من و از کوی مغان پای کشیدن صائب؟ گرو باده نگیرند مگر دستارم صائب تبریزی