صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۶۱۲: سوختم بس که به دنبال تمنا رفتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوختم بس که به دنبال تمنا رفتم مردم از بس که پی آتش سودا رفتم منم آن سیل که صد بار شدم زیر و زبر تا از این وادی خونخوار به دریا رفتم سرمه گردید نفس در جگر سوخته ام تا به کنه دل خود همچو سویدا رفتم می زدم جوش طرب در دل خم چون می ناب به چه تقصیر به پیمانه و مینا رفتم؟ عرق سعی به مقصود رسانید مرا بر بساط گهر از آبله پا رفتم این زمان راه به پای دگران می سپرم من که صد بادیه را سلسله بر پا رفتم (جلوه گل نزند راه تماشای مرا من که از کار ز حسن چمن آرا رفتم) (درد عشق است خداداد، و گر نه صد بار من بیچاره به دریوزه دلها رفتم) صائب تبریزی