صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۵۰۴: پریشان چند در وحشت سرای آب و گل کردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پریشان چند در وحشت سرای آب و گل کردم دل از دنبال من گردد من از دنبال دل گردم به تعمیر تن خاکی دل من بر نمی آید کدامین رخنه را معمار ازین یک مشت گل کردم عجب دارم گذارد آه عالمسوز من فردا که از تردامنی در حلقه پاکان خجل کردم نخواهد نقطه ای از نامه اعمال من ماندن به این عنوان اگر از روسیاهی منفعل گردم من و گردن فرازی برامید خونبها حاشا گوارا نیستم برتیغ اگر خون بحل گردم توان تا زیر پا شد خاک آن سرو خرامان را چرا چون قمریان برگرد سر و پابه گل کردم فریب وعده او گر چه صائب بارها خوردم همان خوشوقت از پیمان آن پیمان گسل کردم صائب تبریزی