صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۳۴۸: گر در اقلیم رضا کاشانه ای می داشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر در اقلیم رضا کاشانه ای می داشتم در بهشت نقد اینجا خانه ای می داشتم کرد تنهایی به من این خاکدان را دلنشین می شدم آواره گر همخانه ای می داشتم می کشیدم قامت همچون خدنگش را به بر چون کمان من هم اگر سر خانه ای می داشتم بی سرانجامی مرا دارد مسلمان این چنین می شدم کافر اگر بتخانه ای می داشتم باعث آزادی چندین دبستان طفل شد کاش من هم طالع دیوانه ای می داشتم نامه اعمال را زین بیش می کردم سیاه گر امیدگریه مستانه ای می داشتم گرد ویرانی نمی گردید از جایی بلند در خور سیلاب اگر ویرانه ای می داشتم از نزول غم نمی شد خانه یک دل خراب گر به قدر درد و غم کاشانه ای می داشتم آنچه از خون جگر در کاسه من کرد چرخ جمع اگر می ساختم میخانه ای می داشتم می توانستم گره صائب به بال برق زد گربه کشت خود امید دانه ای می داشتم صائب تبریزی