صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۲۴۸: نیم ز پرسش محشر به هیچ باب خجل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیم ز پرسش محشر به هیچ باب خجل که خود حساب نمی گردد از حساب خجل نکرد تربیت عشق در دلم تاثیر چو تخم سوخته گردیدم از سحاب خجل چنین که من خجل از سایلم ز بی برگی ز تشنگان نبود موجه سراب خجل ز سنگ ناوک ابرام بر نمی گردد گدا نمی شود از سختی جواب خجل پس ازتمام شدن ازچه روی می کاهد ز نور عاریه گر نیست ماهتاب خجل دهد گشودن لب انفعال نادان را که هست خانه مفلس ز فتح باب خجل ز خط به چشم هوسناک شد جهان تاریک که کور فهم شد زود ازکتاب خجل نظاره اش به نظر اشک گرم می آرد شد از عذار تو از بس که آفتاب خجل جواب آن غزل حافظ است این صائب که کس مباد ز کردار ناصواب خجل صائب تبریزی