صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۱۸۹: گردی است صبح ازنفس راستین عشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گردی است صبح ازنفس راستین عشق داغی است مهر از جگر آتشین عشق قفل درنشاط و سرورست قاف عقل دندانه کلید بهشت است شین عشق در چشم آفتاب کشد میل خوشه اش هر دانه ای که غوطه خورد در زمین عشق چون گل تمام پرده گوش است آسمان از اشتیاق زمزمه دلنشین عشق نزدیک گشته است که چون نار شق شود این نه صدف ز شوکت در سمین عشق حسن آنچنان که هست تماشای خود نکرد آیینه دار حسن نشد تا جبین عشق صائب هوای گلشن جنت نمی کند در مغز هر که ریشه کند یاسمین عشق صائب تبریزی