صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۱۷۴: ازنقاب سنگ تابد شعله عریان عشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ازنقاب سنگ تابد شعله عریان عشق پرده چون پوشد کسی بر سوزش پنهان عشق؟ درکف موجی فتد هرخشت یونان خرد ازتنور دل برآرد جوش چون طوفان عشق صبر و طاقت راکه پشت عقل برکوه است ازو باشرر هم رقص سازد آتش سوزان عشق بگذر از سر تا حیات جاودان یابی،که هست تیغ ز هرآلود خضر چشمه حیوان عشق عاشقی، نقش تعلق از ضمیر دل بشوی فلس بر پیکر ندارد ماهی عمان عشق عشق شوری نیست کز مردن زسر بیرون رود سرکشد چون گردباد از خاک سرگردان عشق من کدامین ذره ام صائب که وصف او کنم ؟ گوی گردون را خلاصی نیست ازچو گان عشق صائب تبریزی