صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۰۸۲: شد سرمه سویدای دل از نور جمالش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد سرمه سویدای دل از نور جمالش ای وای اگر تیغ کشد برق جلالش چون مور، دل خام طمع بال برآورد تا شد زته زلف عیان دانه خالش خط بر سر رعنایی شمشاد کشیده است هر چند که بیش از الفی نیست نهالش چون آینه آن کس که ز صاحب نظران شد درکوچه و بازار بود صحبت حالش در پوست نگنجد گل از اندیشه شادی غافل که شکرخند بود صبح زوالش رنگین سخن آن به که بسازد به خموشی طاوس همان به که نبیند پروبالش چون بر سر گفتار رود خامه صائب دیوانه شود بوی گل از لطف مقالش صائب تبریزی