صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۰۱۰: نمانده زنده کس از دست و تیغ چالاکش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمانده زنده کس از دست و تیغ چالاکش هنوز می پرد از شوق،چشم فتراکش علم به خون مسیحا و خضر چرب کند چو از نیام کشد تیغ، حسن بیباکش رخی که هر دو جهان در فروغ اومحوست نظر چگونه کندبی نقاب ادراکش ؟ به خاک هر که نهال تو سایه اندازد زبان شکر برآید چو سبزه از خاکش ازان شراب مرا شیر گیر کن ساقی که همچو پنجه شیرست پنجه تاکش درین بساط هرآن کس نفس به صدق کشد چو صبح،مهر شود طالع از دل چاکش کسی که پاک نسازد دهن ز غیبت خلق همان کلید در دوزخ است مسواکش اگر چه خون جهان ریخت غمزه اش صائب هنوز رغبت خون می چکد ز فتراکش صائب تبریزی