صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۹۳۶: در هر دلی که ریشه کند پیچ و تاب عشق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در هر دلی که ریشه کند پیچ و تاب عشق پیوسته همچو زلف، سرش در کنار اوست موج سراب می شمرد سلسبیل را دلداده ای که تشنه بوس و کنار اوست پیراهنش قلمرو جولان یوسف است هر پرده دلی که در او خارخار اوست چینی که از جبین نگشاید به زور می غافل مشو که سکه دارالعیار اوست خونابه ای که می چکد از مو به موی ما بی اختیار دیده و دل، از فشار اوست آن پادشاه حسن که منظور صائب است خورشید، صید سلسله مشکبار اوست آن روی لاله رنگ که دل داغدار اوست چشم سهیل، خال لب جویبار اوست رنگی که ریخت در قدح لعل، آفتاب ته جرعه ای ز لعل لب آبدار اوست با آن فروغ حسن، جگر گوشه سهیل برگ خزان رسیده ای از لاله زار اوست هر شبنمی که هست درین باغ و بوستان گل را بهانه ساخته آیینه دار اوست گردون که نعل اوست در آتش ز آفتاب چون سبزه زیر سنگ ز کوه وقار اوست از دیده نظارگیان می برد غبار هر مصحف دلی که به خط غبار اوست صائب تبریزی