صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۳۱۹: رزق من زان نرگس مستانه جز خمیازه نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رزق من زان نرگس مستانه جز خمیازه نیست فتح باب من ازین میخانه جز خمیازه نیست آه کز بی حاصلیها آنچه می ماند به من چون صدف زان گوهر یکدانه جز خمیازه نیست روزی دست و دهان عاشق از بوس و کنار زان نگار از وفا بیگانه جز خمیازه نیست می کشد فانوس گستاخانه در بر شمع را روزی بال و پر پروانه جز خمیازه نیست از شراب ما دگرها شادمانی می کنند قسمت ما چون لب پیمانه جز خمیازه نیست روزی ما چون ملایک دانه تسبیح ماست در بساط ما ز آب و دانه جز خمیازه نیست تیر تخشی دارد از نخجیر ما هر کس که هست گر چه ما را چون کمان در خانه جز خمیازه نیست رزق نادانان بود صائب شرابی بی غمی در بساط مردم فرزانه جز خمیازه نیست صائب تبریزی