صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۱۱۸: بی تزلزل نیست هرکس چون علم استاده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تزلزل نیست هرکس چون علم استاده است عشرت روی زمین از مردم افتاده است تشنه چشمان بحر را سازند در یک دم سراب حسن محجوب تو چون آیینه را رو داده است؟ با تهیدستان ندارد سختی ایام کار سرو بی حاصل ز سنگ کودکان آزاده است پای موران بند بر آیینه نتوان شدن از قبول نقش، لوح سینه ما ساده است گر چه می دانند دامان وسایل زاهدان بیش عارف پرده بیگانگی سجاده است آه مظلومان کند اولاد ظالم را کباب پله این ناوک دلدوز دور افتاده است حرص، صائب در بهاران است بی برگ و نوا برگ عیش قانعان در برگریز آماده است صائب تبریزی