صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۶۰۳: عرق به چهره نشسته است آن پریوش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عرق به چهره نشسته است آن پریوش را که دیده است به این آبداری آتش را؟ ز عکس خویش در آیینه روی می پوشد چگونه رام توان کرد آن پریوش را؟ مکن اشاره ابرو به کار بوالهوسان مزن به صید زبون، تیر روی ترکش را گهر به رشته برون آید از پریشانی به زلف یار گذار این دل مشوش را نیام سوز بود تیغ برق بی زنهار نهان چگونه توان داشت عشق سرکش را؟ زمال، حرص محال است سیر چشم شود که سوختن نبود اشتهای آتش را ز دل میار نسنجیده حرف را به زبان عنان کشیده نگه دار اسب سرکش را به خاکساری ما صرفه نیست خندیدن مکن به جام سفالین شراب بی غش را گهر به سنگ زدن صائب از بصیرت نیست مخوان به مردم بی درد شعر دلکش را صائب تبریزی