صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۵۵۹: تا به کی در ته زنگار بود خنجر ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی در ته زنگار بود خنجر ما؟ چند باشد چو زره زیر قبا جوهر ما؟ لاله با دامن صحرای قیامت چه کند؟ فارغ از داغ بود سینه غم پرور ما نیست امروز به جمعیت ما سوخته ای بال پروانه بود یک ورق از دفتر ما گریه بر حال کسان بیشتر از خود داریم بر مراد دگران سیر کند اختر ما می زند شورش ما هر دو جهان را بر هم نشود کوه غم یار اگر لنگر ما جگر سوخته ماست نهانخانه عشق آتش طور بود در ته خاکستر ما دشمن از صحبت ما کامروا می خیزد نیست چون شمع درین انجمن از ما سر ما آرزو در دل غم دیده ما آه شود رگ خامی برد از عود برون مجمر ما از پریخانه چین باج ستاند فانوس ریخت تا در قدم شمع تو بال و پر ما گریه شادی ما تلخ نگردد صائب آسمان شیشه خود گر شکند بر سر ما صائب تبریزی