صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۳۳: صفای ساعدت نیلی شمارد دست موسی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صفای ساعدت نیلی شمارد دست موسی را بناگوش تو سازد تازه ایمان تجلی را به اندک نسبتی عاشق تسلی می شود، ور نه به آهو نسبت دوری است چشم شوخ لیلی را توجه بیشتر از عاشقان با بوالهوس دارد کریمان دوستتر دارند مهمان طفیلی را ندارد شکری در چاشنی گردون مینایی به حرف و صوت می دارد نگه آیینه طوطی را به چندین سوزن الماس، حیران است مژگانش که از پای که بیرون آورد خار تمنی را خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را ز درد و داغ فارغ نیست یک ساعت دل عاشق همیشه دست و لب گرم است مهمان تجلی را بحمدالله نمردیم آنقدر کز گردش دوران قدح در دست و مینا در بغل دیدیم تقوی را! طریق عقل را بر عشق رجحان می دهد زاهد عصایی بهتر از صد شمع کافوری است اعمی را گر از عشق حقیقی هست دردی در سرت مجنون به چشم آهوان مشکن خمار چشم لیلی را در آن کشور که گردد گوهر افشان خامه صائب رگ ابر بهاران طی کند طومار دعوی را صائب تبریزی