صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۱۷۲: ساقی از رطل گرانسنگی سبکدل کن مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقی از رطل گرانسنگی سبکدل کن مرا حلقه بیرون این دنیای باطل کن مرا وادی سرگشتگی در من نفس نگذاشته است پای خواب آلوده دامان منزل کن مرا رفته است از کار چون زلف تو دستم عمرهاست گه به دوش و گاه بر گردن حمایل کن مرا دور باش من بود بس بی قراری چون سپند گر گرانجانی کنم بیرون ز محفل کن مرا تیزی تیغ است بر قربانیان عید دگر چون نمی بخشی، به تیغ غمزه بسمل کن مرا از برای امتحان چندی مرا دیوانه کن گر به از مجنون نباشم باز عقل کن مرا بنده را گستاخ می سازد حضور دایمی مرحمت کن، گاه گاه از خویش غافل کن مرا جای من خالی است در وحشت سرای آب و گل بعد ازین صائب سراغ از گوشه دل کن مرا صائب تبریزی