صائب تبریزی
غزل 1 تا 2000
غزل شمارهٔ ۴۹: چشم حیران ساخت رویش خط مشک اندود را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم حیران ساخت رویش خط مشک اندود را آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را غمزه او می کند بیداد در ایام خط زهر باشد بیشتر زنبور خاک آلود را خال او در پرده خط همچنان دل می برد از اثر، شب نیست مانع اختر مسعود را با کمند زلف پرچین، حسن مغرور ایاز زود می آرد فرود از سرکشی محمود را سینه را مجمر کنم تا دل تهی گردد ز آه نیست بس یک روزن این غمخانه پر دود را نگسلد در زیر خاک از ماه، فیض آفتاب نیست ممکن در نور دیدن بساط جود را چرخ آهن دل ز سوز دردمندان فارغ است نیست در مجمر سرایت آه و دود عود را می توانم عاشقان را کرد خونها در جگر پاک اگر سازی به خاکم تیغ خون آلود را می کنم صائب به کار چرخ، آهی عاقبت چند دارم در جگر این تیغ زهرآلود را؟ صائب تبریزی