سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۵۸۲: ای جان من ز جوهر عشقت خزینه یی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای جان من ز جوهر عشقت خزینه یی وی من ز عاشقان جمالت کمینه یی تابوت تن ز مرده دل گور کافرست در جان اگر ز عشق نباشد سکینه یی هر تنگ دل امین نبود سر عشق را جای پیمبری نبود هر مدینه یی کی شرح حال عشق کند هر سخنوری کی دستکار نوح بود هر سفینه یی دل برد عشق گر طمع جان کند رواست سیمرغ سیر باز نگردد بچینه یی اندر خرابه دل من گنج مهر تست ای شه سپرده ای بگدایی خزینه یی ای حال (او) مپرس که چونست در غمت بشکست چون بسنگ رسید آبگینه یی در خان من که آب ندارم، هوای تو زآن سان بود که در دل خاکی دفینه یی مست شراب عشق تو در زی زاهدان پیدا بود چنانکه می اندر قنینه یی من دوستدار تو و تو دشمن، روا مدار مهر مرا مقابله کردن بکینه یی جانا قرین تو که بود با چنین جمال خورشید غیر ماه ندارد قرینه یی عطار هشت خلد شود حور اگر بود چون زلف مشکبار تواش عنبرینه یی گر کوه نام تو شنود در زمان چو لعل هر سنگ او بنام تو گردد نگینه یی با تیر غمزه تو که او را هدف دلست ما چون نشانه پیش نهادیم سینه یی بر قد سیف در ره عشق تو دلق فقر زیبا چو بر عذار عروسان زرینه یی سیف فرغانی