سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۴۸۹: ایا رخت زگریبان قمر برآورده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایا رخت زگریبان قمر برآورده خط لب تو نبات از شکر برآورده بدید روی تو خورشید گفت رنگ رخش گلیست سرخ زروی قمر برآورده در آینه چو خط سبز بر لبت بینی زمردی شمر از لعل تر برآورده بگیر آینه یی چون رخ تو در عرقست بدست و، آب زآتش نگر برآورده گلاب گلشن فردوس خورده تا چو رخت درخت روضه حسنت زهر برآورده بعهد جلوه طاوس حسن تو گرچه جماعتی چو تذروند سر برآورده اگرچه همچو مگس بر هوا کند پرواز نه همچو مرغ بود مور پر برآورده دل چو مرغ من از عشق دانه خالت خروس وار فغان هر سحر برآورده مقام با شرف کعبه کی بود هرگز وگر چو کعبه بود از صبور برآورده نشانده یوسف حسن توصد چو من یعقوب بکنج کلبه احزان ودر برآورده زچشم مست تو در کوی تو چو مدهوشان شراب عشق مرا بی خبر برآورده چو صبح داعی عشقت بر آسمان وجود از آفتاب مرا پیشتر برآورده برای روز نیاز تو سیف فرغانی زبحر طبع هزاران گهر برآورده بغیر بنده زضرابخانه خاطر گدا که دید بدین سکه زر برآورده بوصف تو دگری گر برآورد آواز نه چون مناره بلندست هر برآورده سیف فرغانی