سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۸۴: خورشید منی بروی پرنور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خورشید منی بروی پرنور من از تو چو سایه مانده ام دور خوبان همه صورت و تویی جان عالم همه ظلمت و تویی نور از روی تو نور می درافتد در کوی تو همچو آتش از طور بیمار غم تو همچو عیسی کرده بنفس علاج رنجور در حشر که باشد آدمی را دیوان عمل کتاب منشور عاشق بتو زنده گردد ای دوست نی چون دگران بنفخه صور عاشق نرمد بجور از تو هرگز نرمد بهشتی از حور بی غره طلعت چو ماهت هر روز مرا شبی است دیجور من مست ز خاک کوی عشقم چون شارب خمر از آب انگور سیف از تو بجان عوض نخواهد یکسان نبود محب و مزدور نزدیکش کن بخود کزین بیش پروانه نمی شکیبد از دور سیف فرغانی