سیف فرغانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۵۱: هرکرا داد سعادت بلقای تو نوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکرا داد سعادت بلقای تو نوید تا ابد بر سر کویت بنشیند بامید بی خبر از رخ نیکوی تو بر پشت زمین آنچنان زست که بر روی سیه چشم سپید گل مهرت عجب از دوحه استعدادش همچو میوه ز سپیدار و شکوفه از بید ای گدایان ترا ننگ ز مال قارون وی غلامان ترا عار ز ملک جمشید روشنایی جمال ای رخ تو رشک قمر هست تابنده ز روی تو چو نور از خورشید در بر مطرب ما می شنود گوش رباب ناله عشق تو زابریشم چنگ ناهید بنده را صفحه روییست بزردی چو قلم ای ترا نقطه خالی بسیاهی چو مدید این صحیح است که در هر دهنی از عشقت ما حدیثیم ولیکن بتو داریم اسنید سیف فرغانی وصلت بدعا می خواهد نبود دعوت مضطر ز اجابت نومید سیف فرغانی