خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۳۹۷: از روی تو فروزد شمع سرای عیسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از روی تو فروزد شمع سرای عیسی وز عارض تو خیزد نور شب تجلی ای صید دام حسنت شیران روز میدان وی مست جام عشقت مردان راه معنی آتش پرست رویت جان هزار زردشت بستهٔ صلیب زلفت عقل هزار عیسی رضوان به روی تو دید این تیره خاکدان را گفت اینت خوب جائی، خوشتر ز خلد ماوی هر دل که رفت نزهت در باغ زلفت آرد دارد چراگه جان در زیر شاخ طوبی ای بی نمک به هجران خوش کن به وصل عیشم دانی مزه ندارد بی تو ابای دنیی با من که هست جانی مانده ز دست قهرت در پای تو فشاندم، کردی قبول یانی خاقانی از دل و جان برخی روی تو شد گرچه ز وصلت او را دولت نداد برخی خاقانی شروانی