خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۳۶۸: هدیهٔ پای تو زر بایستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هدیهٔ پای تو زر بایستی رشوهٔ رای تو زر بایستی غم عشقت طرب افزای من است طرب افزای تو زر بایستی جان چه خاک است که پیش تو کشم پیشکش های تو زر بایستی دیده در پای تو گشتن هوس است کشته در پای تو زر بایستی گرد هم اجرای امروز تو جان خرج فردای تو زر بایستی ترش روی است زر صفرا بر وقت صفرای تو زر بایستی آتش بسته گشاید همه کار کار پیرای تو زر بایستی بی زری داشت تو را بر سر جنگ صلح فرمای تو زر بایستی کوه سیمینی و هم سنگ توام در تمنای تو زر بایستی تا کنم بر سر و بالات نثار هم به بالای تو زر بایستی دید سیمای مرا عشق تو گفت که چو سیمای تو زر بایستی دل سودائی خاقانی را هم به سودای تو زر بایستی خاقانی شروانی