خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۳۳۲: جان بخشمت آن ساعت کز لب شکرم بخشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان بخشمت آن ساعت کز لب شکرم بخشی دانم که تو ز آن لب ها جانی دگرم بخشی تب هاست مرا در دل و نیشکرت اندر لب آری ببرد تب ها گر نیشکرم بخشی با تو به چنین دردی دل خوش نکنم حقا الا که به عذر آن دردی دگرم بخشی دوشم لقبی داد، کمتر سگ کوی خود من کیستم از عالم تا این خطرم بخشی تو ترک سیه چشمی، هندوی سپیدت من خواهی کلهم سازی، خواهی کمرم بخشی پروانهٔ جان بازم پر سوختهٔ شمعت می افتم و می خیزم تا باز پرم بخشی از غمزه و لب هردم، دریا صفتی با من گه کشتن من سازی، گاهی گهرم بخشی گفتی که به خاقانی وقتی گهری بخشم بخشود نیم بالله وقت است اگرم بخشی خاقانی شروانی