خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۲۳۷: گفتم آه آتشین بس کن، نه من خاک توام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم آه آتشین بس کن، نه من خاک توام نه مسلسل هم چو آبم تا هوسناک توام مهرهٔ افعی است آن لب زهر افعی باک نیست ای گوزن آسا نه من زنده به تریاک توام گفت هجرت تلخ وانگه خوش دلی آن من است من به داغ این حدیث از خوی بی باک توام بس که سربسته چو غنچه دردسر دارم چو بید چون شکوفه نشکفم کز سرو چالاک توام خاک شهرت می بری کاب و هوا نگزایدت با خودم بر کاخر از روی هوا خاک توام قفل مهر از سینه چون برداشتی خاقانیا نه کلید گنج خانهٔ خاطر پاک توام خاقانی شروانی