خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۲۲۳: نماند اهل رنگی که من داشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نماند اهل رنگی که من داشتم برفت آب و سنگی که من داشتم به بوی دل یار یک رنگ بود به منزل درنگی که من داشتم برد رنگ دیبا هوا لاجرم هوا برد رنگی که من داشتم خزان شد بهاری که من یافتم کمان شد خدنگی که من داشتم بجز با لب و چشم خوبان نبود همه صلح و جنگی که من داشتم چو شیر، آتشین چنگ و چست آمدم پی هر پلنگی که من داشتم کنون جز به تعویذ طفلان درون نبینند چنگی که من داشتم نه خاقانیم نام گم کن مرا که شد نام و ننگی که من داشتم خاقانی شروانی