خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۲۰۵: کشد مو بر تن نخجیر تیر از شوق پیکانش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کشد مو بر تن نخجیر تیر از شوق پیکانش به دل چون رنگ بر گل می دود زخم نمایانش همین بس در بهارستان محشر خون بهای من غبارش بوی گل شد در رکاب و گرد جولانش گل پیمانه در دستش ز خجلت غنچه می گردد به عارض تا فتاد از تاب بی گلهای خندانش نشانش از که می پرسی سراغش از که می گیری گرفتاری گرفتارش، پریشانی پریشانش ببالد خرمی بر نوبهار او چه کم دارد تبسم ارغوان زارش، تماشا نرگس ستانش میان انجمن ناگفتنی بسیار می ماند من دیوانه را تنها برید آخر به دیوانش در آغوش دو عالم غنچهٔ زخمی نمی گنجد هجوم آورده بر دلها ز بس تاراج مژگانش من مخمور اگر مستم ز چشم یار می دانم مرا از من جدا کرده اشارت های پنهانش پریشان می شوی حال دل عاشق چه می پرسی نمی داند اجل تعبیر یک خواب پریشانش بنازم شان بی قدری من آن بی دست و پا بودم که گردید از شرفمندی کف دست سلیمانش ز نیرنگ هوا و از فریب آز خاقانی دلت خلد است خالی ساز از طاووس و شیطانش خاقانی شروانی