خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۹۷: سرهای سراندازان در پای تو اولیتر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرهای سراندازان در پای تو اولی تر در سینهٔ جان بازان سودای تو اولی تر ای جان همه عالم، ریحان همه عالم سلطان همه عالم مولای تو اولی تر ای داور مهجوران، جان داروی رنجوران صبر همه مستوران، رسوای تو اولی تر خواهی که کشی یاری آن یار منم آری گر کشتنیم باری در پای تو اولی تر خرم ترم اینک بین از خوی توام غمگین کز هرچه کند تسکین صفرای تو اولی تر دل کز همه درماند جان بر سرت افشاند چون جای تو او داند او جای تو اولی تر رای تو به کین توزی دارد سر جان سوزی چون نیست لبت روزی هم رای تو اولی تر تا تو به پری مانی، شیدای توام دانی یک شهر چو خاقانی شیدای تو اولی تر خاقانی شروانی