خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۸۴: با درد تو کس منت مرهم نپذیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با درد تو کس منت مرهم نپذیرد با وصل تو کس ملکت عالم نپذیرد تنگ است در وصل تو زان هیچ قدی نیست کو بر در وصل تو رسد خم نپذیرد آن کس که نگین لب تو یافت به صد جان در عرض وی انگشتری جم نپذیرد پیش لب تو تحفه فرستم دل و دین را دانم که کست تحفه ازین کم نپذیرد بار غم من صبر نپذرفت و عجب نیست بر کوه اگر عرض کنی هم نپذیرد در معرکهٔ عشق تو عقلم سپر افکند کان حمله که او آرد رستم نپذیرد گفتی سر خاقانی دارم به سر و چشم ای شوخ برو کز تو کس این دم نپذیرد خاقانی شروانی