خاقانی شروانی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۱: پردهٔ نو ساخت عشق، زخمهٔ نو در فزود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پردهٔ نو ساخت عشق، زخمهٔ نو در فزود کرد به من آنچه خواست، برد ز من آنچه بود لشکر عشق تو باز بر دل من ران گشاد گر همه در خون کشد، پشت نباید نمود دل ز کفم شد دریغ سود ندارد کنون سنگ پیاله شکست گربه نواله ربود ز آتش هجران تو دود به مغزم رسید اشک ز چشمم گشاد مایهٔ اشک است دود عشق چو یکسر بود هجران خوشتر ز وصل باده چو دردی بود دیر نکوتر که زود کشتن من یاد کن، یاد دگر کس مکن گوش مرا مشنوان آنچه نیارم شنود چشم سیاه تو دید دل ز برم برپرید فتنهٔ خاقانی است این دل کور کبود خاقانی شروانی